این کتاب ، فرهنگی است از اصطلاحهای دیوانی دوره معول . دورهای که از نظر تاریخ ایران اهمیت فراوان دارد . زیرا قومی بیگانه – نه تنها از نظر نژاد بلکاز هر جهت نا آشنا به فرهنگ و تمدن ایرانی – نزدیک به یک سده و نیم (۷۵۶ -۶۱۶ه ق) بر ایران حکم راندند و پس از ایشان تا چندی سردارانشان بر قسمتهای مختلف این کشور حکومت کردند و بالاخره آخرین بازماندگان آنان به دست تیمور و فرزندانش (۸۲۷ ه. ق) از بین رفتند و هر چند اثر این قوم در دستگاه تیموری تا حدی باقی ماند.
بحث در اینکه مغولان که بودند و از کجا آمدند و چه سان توانستند بر این سر زمین پهناور و فرمانروایانش پیروز گردند، بارها به وسیله تاریخنویسان ایرانی و بیگانه به میان آمده و درباره آن کتابها نوشته شده است . از این رو ضرورتی ندارد که در این گفتار نیز شرحی بنویسیم . پس با بررسی کوتاه زبانشناسی تاریخی ، به توضیح چگونگی تدوین این فرهنگ خواهیم پرداخت .
زبان چنگیز و اروغ او طبعا” مغولی بود ولی به همراه او گروههای دیگری نیز آمدند که زبانشان ترکی بود . این دو زبان از دسته زبانهای آلتایی هستند که منچو (تونگوز ) ، زبان کره ای و به عقیدهای زبان ژاپنی نیز در آن قرار میگیرند….