صفات در فارسی باستان اغلب باحروف مفتوح پایان می یابند وصفائی که جزاین مشخصه داشته باشند بسیار اندک است. در مورد اسم، یاداوری شده اسمهایی که به حرف مصوت” ii
۱ ” مختومهستند، حدود می باشد در مورد صنت نیز این امر مصراتی دارد . درفارسی باستان ، صنت با موصوف، در حالات هشتگانه اسم مطا۔ بت می کند. یعنی هرگاه در شل اسم در حالت دستوری مغول صریح با اضافه ، یا منعول عنه و … باشد، صنت نیز با همان سافت و شناسه
شکل می گیرد .همچنین است مطابتتصنتو موصوف در جنس ، یعن متر، مؤثر خنثی بودن؛ چون: ۰ گ۔ ر ینگ و ژر، EIF عد -۲۲) * یعنی خدای بزرگ . حز، نخست اسم است در حالت فاعلی رمکر. جزو دوم منت است….