واژه “سمبولیسم” به عنوان یک اسم عام، همانند “رمانتیسیسم” و “کلاسیسیزم” مفهوم بغایت وسیعی دارد. این واژه را می توان برای توصیف هر شیوه بیانی به کار برد که به جای اشاره مستقیم به موضوعی، آن را غیر مستقیم و به واسطه موضوع دیگری بیان کند. در نتیجه، روشن است که برای درک مفهوم واژه “سمبولیسم” به عنوان یک اصطلاح نقد ادبی باید گستره آن را محدود کرد.
در این راه، در مرحله اول باید توافق کرد که سمبولیسم فقط نشاندن یک مضمون به جای یکی دیگر نیست – آن چنان که، مثلا، میلتون سپاهیان شکست خورده شیطان را با «برگهای پاییزی که جویباران والومبروزا را می آکند، مقایسه می کند – بلکه استفاده از تصاویری عینی و ملموس برای بیان عواطف و افکاری انتزاعی است تازه، در همین صورت هم معنی واژه “سمبولیسم” هنوز بسیار گسترده….