بیا و آشتی
کن،
مه جبینم
و دلم شکسته ای، داغت ن بینم به یاد توشرر از سینه خیزد
از چشمم قطرهها برگونه ریزد دلم ک رده ه وایت، یار دیرین
که تو شیرین تری از جان شیرین خیالت هرشبی پیش من آید
و به خواب من کسی جز تو نیاید نیاندیشد دلم جز بر تو ای یار و تو پندارم،
تو گفتارم، توکردار تو و عشق ترا
بر من، خدا داد
ا ز ج ور تو زنم پیش خدا داد به زنجیر غم عشقت اسیرم
جوان بودم ولی کردی تو پیرم پیدیهای م ویم، رنگ رویت
س یه بختم…….