در اواخر سده سیزدهم که تهران مرکز اهل علم و هنر شده بود چون کالای دانش رواج داشت ارباب فضل از هر طرف روی بدین شهر می آوردند .
دو برادر که روزگار جوانی را بر نج کسب فضل ودانش میگذاشتند از فریدن اصفهان زادگاه خویش بار سفر بسته در تهران رحل اقامت افکندند .
هر یک در مدرسه ی مسکن گزیدند و بسختی بانک سرمایه اسباب معاش را فراهم میکردند و در کسب علوم میکوشیدند تا آنکه در علم و فضل مقام استادی بافتند و دیری نگذشت که متاع دانش آنان رامشتری پدیدار گشت و ارباب ذوق وادب حضر این دو تن رامشتاق وسخن هریک راخریدار شدند این دو دانشمند گذشته از آنکه در حکمت و فلسفه و کلام و فقه و عرفان متبحر بودند در سخنوری نیز مقامی والا داشتند محفل آنان غالتمحی افاضلی…..