درباره ی کسانی که در گذشته با آینده ادعا کنند که چیزهایی درباره ی اندیشه های جدی من می دانند. خواه آنها را از من یا دیگران شنیده باشند، با خودشان به آن رسیده باشند . باید بگویم که به نظر من آنها بویی از آن موضوعات نبرده اند. من هیچ رساله ای دربارهی آنها ننوشته ام و هرگز قدرت چنین کاری را نخواهم داشت، آن عقاید، برعکس موضوعات دیگری که مورد مطالعه قرار میگیرند، در قالب کلمات نمیگنجند. این عقیده تنها در اثر گفت و گوی مستمر درباره ی آن، و در نتیجهی معاشرت طولانی، ناگهان، مانند شعلهای که از جرقهای افروخته شود، در روح شخص برق میزند و سپس برای خودش جا باز می کند. اما با این همه، بهتر است هرگونه تعلیم کتبی و شفاهی درباره ی آن از سوی خود من صورت گیرد، و اگر آنها به ط زنار مانوشته می شدند و من پیش از همه منجر می گشتم….