این بررسی کوششی است برای روشن ساختن گوشه هایی از تاریخ ناحیه کوچک اما بسیار مشخص شرق جهان ایران که اکنون میان دو کشور ایران و افغانستان تقسیم شده است. سرزمینی که امروز اقتصاد کساد و پایینی دارد و سطح معیشت مردم آن حتی از استاند. ههای زندگی در خاورمیانه پایین تر است، در اوایل دوره اسلامی ولایتی پرنعمت و پیشرفته بوده است. این ولایت در سطح فکری و فرهنگی دانشمندان و نویسندگانی در دامان خویش پرورد که به غنای تمدن اسلامی مشرق ایران کمک فراوانی کرده اند.
آنچه سیستان را برای یک بررسی همه جانبه و فراگیر بویژه مناسب می سازد البته وجود تاریخ محلی مختص این ولایت، یعنی کتاب مجهول المؤلف تاریخ سیستان است. این
کتاب منبعی است که غنا و جزئیات پردازی تقریبا بی مانندی دارد. اگر وجود تاریخ سیستان نبود امکان نوشتن این تک پژوهش فراهم نمی آمد، زیرا تاریخهای عمومی عربی که در طی دوره فتوح نخستین و استواری یافتن پایه فرمانروایی عرب توجه نسبتا فراوانی به سیستان دارند با گذشت سده دوم هجری رفته رفته این علاقه را از دست می دهند. برای من جای بسی….