آنچه در این نوشتارازدیدتان خواهدگذشت ، نتیجه ی پژوهشی است در زمینه ی واژه های آریایی و اعلام ایرانی در سی و نه نوشته ی کهن به زبانهای عبری ، آرامی – کلدانی – که مجموعه کتابهای “توراه” ، ” نوی پیم را شونیم “، ” نوی بیم آخرونیم ” و “کتوریم ” نوشته های دینی یهود – را می سازند.
ره یابی این واژه ها بدین نوشته ها ، نشانه یی است از پیوندی که میان ایرانیان کهن و اقوام سامی همسایه شان به ویژه یهود می بوده .
درباره ی این پیوند ، به دشواری می توان سخن گفت ، چرا که آن خود یکی از تاریکی های تاریخ یا بهتر گفته شود پیش از تاریخ است .
سرحلقهی این زنجیر چیست ؟ هیچ نمیدانیم . آیا می توان افسانه هایی را که در تاریخ های اسلامی ایران آمده درست و استوار پنداشت و با حقیقت دمساز شمرد ؟ افسانه هایی را که کوروش – شاه بزرگ هخامنشی – را از ما دری یهودی می دانند و سبب دلبستگی اش به یهود و رهاندن آنان از اسارت را ، سفارش مادر یا دست کم بنا به پیوند خاندانی می گویند ، افسانه هایی را که ریشهی ست ازدواج با زنان یهودی را که در میان هخامنشیان رایج می بوده (چون ازدواج خشایارشا با استر) ، ازدواج پدر کوروش با دختری یهودی “اشین ” نام (فارسنامه ابن بلخی ص ۴۴) یا “استر” نام (مجمل التواریخ و القصص ص ۲۱۳ و ۲۱۴) می شمارند؟ (۱)
و یا می باید که این همه را به یکباره رها کرد و به افسانه های یونانی روی آورد؟ هر چه هست در دورهی تاریخی همه چیز با پیدایی کوروش – شهریار بزرگ هخامنشی – و نجات بخش بیهودان اسیر به بابل آغاز می شود که از آن پس سر زمین بشود، بخش…..