در این کتاب مانند دو نوشته ی پیش قلم از کار انتقاد باز نایستاده است بی پرده از نابسامانیها شکایت و بی پروا از کسانیکه در شکل و قالب روحانی آینهی روحانیت را تاریک ساخته اند نکوهش شده .
از اوضاع و تشکیلات مذهبی امروز انتقاد وزشت و زیبا از هم جدا و ممتاز گشته است.
کتاب اگر چه عیبجوئی است اما بدگوئی نیست نشان دادن در دها و بیان درمانها است . آروزی مرگ و تباهی نیست .
اگر چه در این کتاب از اصطلاح روحانیت انتقادشده معذالک روح و معنویت است که این قلم را بکار انداخته است توجه به شخصیتهای جلیل روحانی و ارزشهای معنوی آنان بوده که مایه بیداری شده و به آگاه کردن دگران بر خاسته است . هرگزتاریخ جهان نمیتواند ارزشهای روحانی را فراموش کند و خدمتهائی را که بانسانیت کردهاند نادیده بگیرد…..