درعهد امارت طاهر دوم از خاندان طاهریان در خراسان، حکمرانی سیستان در دسته عربی بود از اهل بصره – نامش ابراهیم بن حصین قوسی – که مردی اهل سازشی بود. تعصبی نداشت و با خوارج و اهل سنت هر دو راه سازگاری و سلوک می سپرد. این معنی البته موجب نا رضایی عامه مسلمین و سبب گستاخی خوارج می شد و ازین رو مطوعه سیستان درصدد برآمدند که خود برای مقابله ودفع خوارج اقدام کنند و حتی باعمال و حکمرانان محلی نیز که با خوارج سرسا زش دارند در صورت لزوم در آویزند و جنگ کنند. وجود این مطوعه هرچند در دفع فتنه خوارج مفید و موثر بود لیکن غالیه بسبب آنکه زیاده کسب قدرت می کردند و مخصوصا بدان جهت که عیاران ولایت هم در جزو آنها در می آمدند وجودشان موجب سلب نظم و آسایش ولایت نیز می شد. بدین سبب عمال وحکمرانان بلاد غالبا از آنها
هم باندازه خوارج وحشت داشتند….