جائی فراز آمدم دیدم مردی را که روانش بشکل ماری مانند یک فرسب (نبر بزرگ) به نشیم اندر رفته و از دهانش بیرون می آمد و ماران بسیار همه اندام اور انرو همی
گرفتند پرسیدم از سروش اهرو و آذر ایزد که این تن چه گناه کرد که روان آنگونه بادافرادگران برد .
سروش اهر وو آذر ایزد گفتند این روان آن مرد بدکیش است که ک… نمرز کرد و مردی را بر خویشتن هشت اکنون روانش چنین باد افراد برد
حائی فراز آمدم دیدم روان زنی را که طشت طشتریونی و پلیدی، ردمان بخورد او همی دهند برسیدم که این تن چه گناه کرد که روانش آنگونه بادا فراهبرد سروش اهر و و آذر ایزد گفتند که این آن بد کیش زن است که در ایام حیض نبرهیخت و بر خلاف احکام دین رهیز نداشت با آب و آتش رفت؟ .
دیدم روان مردی را که همه پوست به پهناگیرند و باگران مرگی همی کشند پرسیدم که این آن چه گناه کرد که روان آنگونه بادافراد بر دسروشاهرو و آذر یزد گفتند که این روان آن مردید کیش است که در گیتی مردی مقدس را کشته است ….